خواستم برايت هديه بگيرمگل گفت: که مرا بفرست که مظهر زيباييمبرگ گفت: که مرا بفرست که مظهر ايستادگي امبيد گفت: که مرا بفرست که مظهر ادبم که هميشه سر به زير دارمبه فکر فرو رفتم و سرم را به زير انداختم به ناگاه قلبم را ديدمکه بهترين چيز در زندگيم هستبه ناگه فرياد زدمکه قلبم را مي فرستم چوناو خود زيباست، مظهرايستادگيستسربه زيرو با نجابتستتولدت مبارک